راهکارهای خلق یک کتابخوان ابدی؛ تا هفت سالگی
منبع اصلی در تهیهی این مطلب گزارشی با عنوان «چهطور یک کودک کتابخوان پرورش دهیم» از نیویورک تایمز است. نیویورکتایمز این مقالهی بلند را بر اساس کتابی با همین عنوان اثر پاملا پائول و ماریا روسو تهیه کرده و در آن به نکات و راهکارهایی دربارهی کتاب خواندن در هر مرحله از رشد کودک اشاره کرده است. متن حاضر به راهکارها و نکتههایی مربوط به دوران خردسالی تا هفت سالگی اختصاص دارد.
یک کتابخوانِ حرفهای که خواندن برایش نهتنها تفریح و سرگرمی که منبع الهام و دانایی است و کتاب برایش پنجرهای است به دنیاهای تازه، یکشبه کتابخوان نمیشود. نهفقط تبدیل شدن به یک کتابخوان که خودِ خواندن هم یک فرآیند پیچیده است که به آموزش منظم و برنامهریزیشده نیاز دارد. برای خواندن، یاد دادن الفبا بهتنهایی کافی نیست، مهارتهای دیگری هم در میان است؛ مثل آشنایی با نظام آوایی زبان، روانخوانی، دایرهی واژگان و درک مطلب برای خواندن نیاز است و به کودک کمک میکند از خواندن لذت ببرد و به یک کتابخوان حرفهای تبدیل شود و افزون بر آن در نوشتن مهارت بیشتری به دست آورد. کسب این مهارتها طی چند مرحله اتفاق میافتد.
چرا آگاهی از مراحل خواندن برای بزرگترها ضروری است؟
همانطور که گفتیم باسواد شدن و مهارت یافتن در خواندن بهطور طبیعی اتفاق نمیافتد و نیاز به مداخلهی آموزشی دارد. اطلاع داشتن از مراحل رشد و توسعهی خواندن به ما کمک میکند دربارهی نیازهای یادگیری، محتوای آموزشی مورد نیاز و کمکِ سیستماتیک به کودکان در مسیرِ یادگیریِ خواندن و سپس تبدیل شدن به یک کتابخوان حرفهای تصمیمهای درستتری بگیریم. پژوهشها نشان میدهند که وقتی معلمان، کادر آموزشی و خانوادهها از جزئیاتِ مراحل خواندن و نوشتن آگاهند، پیشرفت بچهها بهمراتب بیشتر است.
پنج مرحلهی آموزشِ خواندن
۱- کتابخوانهای نوپا (معمولاً از تولد تا شش سالگی)
اینجا کلمهی «نوپا» دوران یک تا دو سالگی اشاره ندارد. منظور کودکی است که در خواندن تازهکار است و اغلب از تولد تا شش سالگی را شامل میشود. کتابخوانهای نوپا (Emergent readers) با اصوات و کلمهها و تصاویر و نقشهایی که روی برگههای کتاب نقش بسته، رابطهی بین هر کلمه و آوای آن، و همینطور درک معنای داستانهایی که برای آنها خوانده میشود آشنا میشوند.
۲- کتابخوانهای مبتدی (معمولاً بین شش تا هفتسالگی)
کتابخوان مبتدی (Early reader) صدای کلمات را به حروف پیوند میدهند تا کلمه بسازند، رمزگشایی از واژهها را یاد میگیرند و شروع میکنند به آنچه خودشان میخوانند.
۳- کتابخوانها در مرحلهی گذار (معمولاً بین هفت تا هشت سالگی)
کتابخوانها در مرحلهی گذار (Transitional readers) معمولاً همانطور که حرف میزنند، میخوانند و برای خودشان الگوها و روشهایی برای رمزگشایی کلمات و خواندنِ همراه با درک مطلب دارند، با این وجود همچنان وقتی متنهای دشوارتر را میخوانند به کمک بزرگترها نیاز دارند.
۴- کتابخوانهای مسلط (معمولاً هشت سال به بالا)
کتابخوانهای مسلط (Fluent readers) همانطور که از نامشان پیداست، روان و سلیس و مطمئن میخوانند و در خواندن خوداتکا و مستقلاند.آنها متنهای بلند و سختتر را بهراحتی میخوانند و درک میکنند، از بخشهای یک کلمه برای درک معنای کلی آن استفاده میکنند و میتوانند بخشهای مختلف داستان را به هم پیوند دهند.
۵- کتابخوانهای مسلط در دوران راهنمایی و دبیرستان
با ورود کتابخوانهای مسلط به دوران راهنمایی و دبیرستان، میتوانند کتابها و محتواهایی را بخوانند که چندین دیدگاه مختلف در آنها بیان شده، زبان به کار رفته در آنها و همینطور ایدههای طرح شده در آنها پیچیدهتر است. کتابخوانهای مسلط در این سن برای داوری و نتیجهگیری دربارهی آنچه میخوانند، به دانستهها و تجربههایی که از کتابها و منابع قبلی به دست آوردهاند مراجعه میکنند.
در ادامهی این متن راهکارهایی برای پرورش یک کتابخوان نوپا اشاره شده و برای کودکانِ زیر هفت سال مناسبتر است.
کتابخوان نوپا؛ از چه سنی و چهطور؟
آن لحظهی جادویی که کودکْ علاقه و توجهی ویژه به حروف و کلمات نشان میدهد و شروع میکند به تشخیص حرفها و کلمههایی که بر صفحات کتابهایش، بدنهی اسباببازیهایش یا حتی صفحهی تلفن هوشمند پدر یا مادرش (بله، والدین زیادی از اینکه کودکِ سه یا چهارسالهشان نام فردی که تماس گرفته را روی گوشی تلفن تشخیص میدهند، ذوق میکنند) نقش بسته، در سنین مختلف و معمولاً تا پیش از شش سالگی رخ میدهد. البته ممکن است این توجه و علاقه بسته به ویژگیهای کودک در سنین بالاتری هم دیده شود، حتی در یک خانواده ممکن است کودکان در سنین متفاوتی چنین نشانههایی را بروز دهند. بسیاری از والدین میگویند درک کودکشان از حرفها و واژهها یکشبه و ناگهانی تغییر میکند و کودکی که تا همین چند روز پیش به تفاوت حروف و شکل واژهها توجه نمیکرد، ناگهان به آنها علاقه نشان میدهد و واژهها توجهش را جلب میکنند. از این مرحله به بعد -فارغ از اینکه در چه سنی رخ دهد- یادگیریِ خواندن با جهشهای منظم اما کماکان ناگهانی همراه خواهد بود. این فرآیند یادگیری واقعاً جادویی است، پس عجله را کنار بگذارید و صبور باشید. از این مرحله به بعد با به کار بردن راهکارهای زیر میتوانید به تبدیل خواندن به یک عادتِ پایدار و لذتبخش در کودک و علاقهمند کردن او به کتابخوانی کمک کنید.
بگذارید آنها برای شما بخوانند. وقتی بچهها توانایی شناسایی کلمات را پیدا میکنند (معمولاً بچهها در پیشدبستانی و کلاس اول دبستان حروف را یاد میگیرند و میتوانند کلمات را بخوانند)، گاهی اجازه دهید آنها برای شما کتاب بخوانند. اما مراقب باشید این کار باعث نشود کتابخوانی یک کار سخت و خستهکننده شود. قرار نیست کتاب خواندن به چیزی شبیه به امتحان تبدیل شود. در قدمهای اول به به کلماتی اشاره کنید که میدانید کودک آنها را میشناسد و از او بخواهید همان کلمه را برای شما بخواند. وقتی کودک کلمههای بیشتری یاد گرفت، از او بخواهید کل صفحه و سپس صفحات پی در پی را بخواند.
کتاب خواندن برای کودک را ناگهانی قطع نکنید. ممکن است کودک شما بتواند خودش بهتنهایی کتاب بخواند اما کتاب خواندنِ شما برای او، علاوه بر سرگرمی و یاد گرفتن چیزهای تازه، برایش آرامشبخش است و بخش مهمی از پیوند عاطفی شما را میسازد. این پیام را به کودک ندهید که چون خواندن و نوشتن یاد گرفته و بهتنهایی میتواند کتاب بخواند، این سرگرمی مشترک و وقتگذرانی با شما را از دست میدهد. پس همچنان به خواندن کتابهای تصویری مورد علاقهی کودک ادامه دهید و به مرور کتابهای پیچیدهتر و سختتر (رمانهای کودکانه مثل چارلی و کارخانهی شکلاتسازی نوشتهی رولد دال یا سفر باورنکردنی ادوارد نوشتهی کیت دیکامیلو) که بهتنهایی نمیتوانند بخوانند را هم به برنامهی کتابخوانی دو نفرهتان اضافه کنید.
سرعت کودکان در یادگیریِ خواندن متفاوت است. کودکان چه زمانی و در چه سنی میتوانند مستقل و بدون کمک شما کتاب بخوانند؟ هیچ جواب «سر راست و درستی» برای این سؤال وجود ندارد. همچنین، فرمول خاصی برای وادار کردن کودکان به خواندن هم نداریم. هرچند بسیاری از مهدکودکها و پیشدبستانیها تلاش (و تبلیغ) میکنند که بچهها تا پیش از ورود به دبستان خواندن را کامل یاد گرفته باشند و برای رسیدن به این هدف برنامهریزی میکنند، اما واقعیت این است که تعداد کمی از کودکان در این سن میتوانند بهطور مستقل و بدون کمک بزرگسالان کتاب بخوانند. اگر کتاب خواندن از سالهای نخست کودکی بخشی از زندگی روزمرهی کودکتان بوده، مطمئن باشید که او با سرعتی که برای خودش مناسب و با ویژگیهای او سازگار است، به سوی تبدیل شدن به یک کتابخوانِ مستقل پیش میرود.
کتاب خواندن را به تکلیف تبدیل نکنید. بچهها در شش و هفتسالگی به اندازهی کافی در پیشدبستانی یا دبستان برای تطبیق با یادگیری مستمر و جدی تحت فشار هستند، پس شما دیگر کتاب خواندن را به چیزی شبیه مشقها و تکالیف مدرسه تبدیل نکنید.
کتاب خواندن در خانه باید کاری دلپذیر، سرگرمکننده و الهامبخش باشد و کنجکاوی کودک را برانگیزد. حمایت شما از کودکتان حین یادگیریِ خواندن بسیار مهم است، اما فراموش نکنید که وظیفهی اصلی و خطیر شما در این فرآیند ایجاد عشق و علاقه به کتابخوانی است. خودتان را برای رسیدن به یک سری هدف خشک و بیروح به درد سر نیاندازید.
با معلم در ارتباط باشید. با معلم کودک دربارهی وضعیت خواندن و پیشرفت او صحبت کنید اما مراقب باشید به دام مقایسهی کودک با همکلاسیهایش نیفتید. اگر دیدید میزان پیشرفت یا سطح خواندن فرزند شما نسبت به باقی همکلاسیهایش پایینتر است، به خودتان یادآوری کنید هر کودکی با سرعت خودش پیش میرود.
بچههایی که دیرتر خواندن را یاد میگیرند، اغلب کتابخوانهایی مشتاقتر و بهتری میشوند. باید تأکید کنیم که اگر شما یا معلم فرزندتان به یک چالش جدی در مهارت خواندن مثل خوانشپریشی (Dyslexia) مشکوک هستید، از متخصص کمک بگیرید. همچنین، ممکن است کودک شما بیش از آنچه که فکر کنید تحت فشار و اضطراب ناشی از یادگیری خواندن است.